آیا مشکل ما این است که واژهها را نمیشناسیم؟
آیا مشکل ما این است که معانی را نمیدانیم؟
شاید!
اما به باور من مشکل ما فراتر از اینهاست
اکثریت ما در انسانیتربیتشدن و باور بر انسانزیستی مشکل داریم، اکثریتی که مخزن و منبع هزاران گرفتاری میشود
ما در دادگری، مهرزیستی، حرمتداری و بطورکل در انسانباوری عمیقن مشکل داریم، شما نامش را تمدن، مدنیت یا هرچه دوست دارید بگذارید.
تنه و شاخ و برگ مشکلات ما در ریشهی عمیقی نهفته است
وحشیخویی، قدرتطلبی و در پی آن هیچانگاریدیگران در وجود تک تک این اکثریت موج میزند
ازینکه تعارف و ملاحظه نمیکنم حمل بر جسارتم نکنید فقط اعتراف به واقعیتی است که با تمام وجود در زندگی با هموطنانم دریافتهام
ما در عمق شخصیتهایمان مشکلات پنهانی داریم که چون هیولای خفتهای هرگاه شرایط ایجاب کند سربرمیآورد و چه مصیبتها که ...
میپرسید خب! چه باید کنیم؟؟!
میگویم خب! من به اندازه (۷۸۰۰۰۰۰۰/۱)یک هفتاد و هشت میلیونیم ایرانیان تلاش میکنم تا شاید در ساختن بستر و گستردن نظمی که باعث کنترل و اصلاح این وضعیت شود اندکی موثر باشم
ما هرکدام چقدر و چند درصد گرفتار این نابسامانی هستیم؟