اَه که چقدر غر می‌زنی!

 

 درود بر همه دوستانم، مجازی و غیرمجازی  

دوستانی که از اندیشه‌های آنها بهره می‌برم چه در فضای سایبر و چه در واقعیت. 

درود بر همه وبلاگ نویسان گرامی با هر سبک نوشتاری،

تمام کسانی که گفتن و نوشتن و نقد و بررسی را به امید زندگی شایسته‌تر دنبال می‌کنند. 

درود بر همه کسانی که باوجود استفاده نکردن از دنیای مجازی دست و دلشان درکار تولید زیبایی است.

سلام بر همه هموطنانم،  

هموطنان عزیزی که با تمام وجودم دوستشان دارم چراکه اگر چنین نبود دیگر چه نیازی به نقدهای گله‌مندانه‌ از تاریخ و فرهنگ و ده‌ها خرده رفتار خودمان داشتم؟  

نقدهایی که فقط با این منظور بیان می‌شود : اگر در رفع تیرگی‌های گذشته کارگر نباشد دست کم تیر بلای آنها بر پیشانی امروزمان اصابت نکند   

هرچند که اینکار در دنیای مدرن راه و روش علمی و کارگروههای تخصصی خودش را می‌طلبد اما به باور من در‌جستجوی تاریخ از دست‌رفته و تا رسیدن به تمدن نوین ( که زمانی خود بنیانگذارش بودیم ) اشاره و تاکید بر لزوم پرداختن به ریشه‌ها کاری است همگانی و خواستی است عمومی.

و باز اضافه کنم که دوست داشتن منشوری است پروجوه که یک وجه آن نهیب و نقد است، نقدی که به جنبه‌های افراطی یک اشتباه و تکرار آن می‌پردازد 

شاید قبلن هم در نوشته‌هایم خوانده باشید که کار من اشاره است من فقط به موضوعی اشاره می‌کنم و فکر می‌کنم پرداختن آن دراین فضا شدنی نیست یا دست‌کم کاملن شدنی نیست. 

بزرگان و خردمندان جهان می‌گویند :

خطا را باید بخشید چون آدمی به دلیل یکبار مصرف بودنِ زندگیش ماهیتی خطاکار دارد و این هیچ کاستی و کژی نیست، بخشیدنِ خطا یعنی دادن فرصت. 

اما تکرار خطا آنهم دائمی، آنهم از یک شکل و شمایل، آنهم با هزینه‌های سنگین آخر !! 

پدر علم بسوزد  

نمی‌دانم چرا این سوخته ‌پدر از چنگ مردم ما گریخته است مثلن علم تاریخ.  

بگذریم  

اینست که به خاطر عزیز کسانی که دوستشان دارم هرگز لبخند‌های سرد مثلن به‌هوای نرنجاندن آنها تحویلشان نمی‌دهم البته اخم هم نمی‌کنم فقط می‌پرسم

اینکار بد است یا خوب راستش نمی‌دانم اما می‌دانم که نتایج خوبی دربرداشته و همین انگیزه‌ای برای تداومش بوده‌است در حالیکه همیشه یادم هست که قبل از نقد رفتاری کسی، شخصیت خودم را شقه شقه کنم البته نه با ساتور قصاب بلکه با ساتور پرسش،

یعنی قرار با خودم اینگونه است که درباره هر چیزی که مورد پرسش واقع میشود ابتدا به کارهای خودم رجوع می‌کنم اگر خود علیل! باشم تا زمان اصلاح علیلی و شلیلی خود و اطمینان از رفع ریشه‌های وجودیش و صدالبته عدم تکرار آن هرگز درباره‌اش از دیگران سوال نکنم   

و مهم‌تر اینکه از تمام کسانی که به هرشکلی در اتباط هم قرار می‌گیریم انتظار نقد خود را دارم، می‌دانید که معنی اینکار برای من اینست که او مرا واقعن چقدر دوست دارد!

 تمام اینها را گفتم تا زمینه برای بررسی یکی از موضوعات ریشه‌ای فراهم شود  

هوش هیجانی ... 

هوش یکی از موضوعات مورد علاقه من بوده و در آغاز وبلاگ نویسی بخشی از نتایج کارهای خودم را بدون گفتن  حق چاپ محفوظ  آورده‌ام  و اینک از شما می‌پرسم

میانگین آی کیو  و  اِی کیو  مردم ما چقدر است؟ 

ازینکه  تک تک ماها نسبت به بیشتر جاهای دنیا از IQ بالاتری برخورداریم زیاد شنیده‌ایم (درست یا غلط ) اما براستی تک تک ما و در نهایت همه ما از چه میزان EQ برخورداریم؟  

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد