.
آی شهریورِ زیبایی قرار نبود به این زودی برگ درختان به تاراج رود!!
هرچند مارا که خوش است ایام ایامتان خوش باد و روزگارتان زرین
دوباره نسیمی از جانهای بهم پیوسته وزیدن گرفته است و عطری از جانِ جانان میپراکند
جانِ جانان اولین عاشق جهان است نمیدانم که بوده هر که بوده روحش شاد
معنی این عشق را از کودکی سوال کنید که مادرش را گم کرده است فقط به چهرهاش نگاه کنید!
(ولی نامردی نکنید اگرم می دونید کمکش کنید و زودتر مادرشو نشونش بدید)
بر سکوی چوبین مفرش ِکبلی تکیه زده چای را در نلبکی ریخته در سایه سار درخت کهنسال بیدی که پر از خاطرهی چشمهاست سرمیکشد
ها یارقلی سلامونعلیکم
وعلیکموسلام مش باقر
از لندن چه خبر؟
همون خبری که تو از اُرنج کانتی داری حاجی! ملک و املاک اونجا تو چه مایههاست؟
ای بدک نیست! راضیم به رضای خدا بیا بیا بشین یه لقمه چایی با هم بنوشیم دکتر!
پاییز در راه است و تو جانت را آسوده بر باد خواهی سپرد و چشمهایی که هرگز از دیدنشان سیر نمیشوی و بوهایی که تا فیهاخالدون وجودت رسوخ میکند و برای لحظهای دلت میخواهد از نژاد تازی بودی و با نعره غلیظی از پشت حلقت، قلمبه فریاد میزدی و اشهد اَنّ پاییزاً رسول الله
سلام
سلامون علیکم و رحمت اله و برکاتو آبجی
اینو خوندی؟
نه واللو
خب پس گوش کن " دوازه میلیون نفر از هیجده میلیون کاربران اینترنت بدنبال عکس ها و فیلم های اَخ و جیز، هستند "
خبری که یکی دوماه پیش راست یا دروغ درباره ایرانیان پیچید یعنی واقعن از هیجده میلیون نفری که توی اینترنت سگ چرخ میزنن اینهمه کسر محبت دارن!؟ بابا ما چه ملت یتیمی هستیم به خدا! بیصّاحابی هم حدی داره آخه!
خب خواهرم بیانصافی نکنیم! با اینهمه فشار اِقتصادی و اِ ... و اِ ... و بازم اِقتصادی تعجبی نداره برای فرار از اینهمه فشارهای جورواجور آدم مجبوره دیگه ... نه؟ (خودخرکنی دیگه)
والله این جماعت در بهترین دوران اقتصادی دهه چهل، زمان پهلوی هم همین گه بوده اگه آمارشو دربیارن خواهی دید که از اولشم جماعت ایرانی از خودِ عیش سیر نمیشد تا چه برسه به وصف العیش
خب اینارو برای چی داری به من میگی آبجی؟ من خیلی پیشتر ازینها آمار داشتم تازه با اجازتون آمار دستکاری شده اگه خواستی من آمار دقیق رو بهت میدم یا فرمولی بهت میدم تا خودت به آمار واقعی برسی ناسلامتی خودم بهترین برنامه هارو تو دانشگاه تو زمینه آمارگیری مینوشتم آبجی محترمه
آخه استاد! عقل کل! بابا مهندس! منظورم به دقت آمار نیست منظورم به وبلاگته! تو وقتی که درباره آلات و ادوات نمینویسی که هیچ از آلات و ادوات حرفم نمیزنی که هیچ حداقل یه کم چاشنی آلات و ادواتی و نحوه نواختن! بهش اضافه نمیکنی بازم که هیچ آخه مگه مرضداری یه عده از بهترین وبلاگ خونهای متشخص و آدم حسابی رو دور خودت جمع کردی و براشون مینویسی و هی شعر میگی و قصه میگی بذار اوناهم یه دوری بزنن و بختشونو امتحان کنن شاید نون جای دیگه باشه عزیزم! آخه این کلمات بدبخت چه گناهی کردن که اینقدر با حفظ احترام و کمال رعایت شان آدمیان، اونها رو به سولابه میکشی؟ آخه مگه مغزت خَرتاب برداشته که جای دیگران رو اشغال میکنی بَم بَم جان؟
اِ اِ ... اِ این چه حرفیه آخه دختر! ببخشید آبجی اولن به آدمهای متشخص کاری نداشته باش چون من و تو نماینده کسی نیستیم که به جاشون تصمیم بگیریم آخه، ثانین پس اون شش میلیون دیگه چی؟ آخه
بابا تو چرا اینقدر منو کلافه میکنی اونا قبلن همه به اندازه کافی نگاه کردن الان دارن لا اله الا ال...... اصلن میدونی چیه تو یادت باشه از گردن به بالا حرف نزن جانم
چرا؟ ( مثل هپلی ها )
چون اگه قرار بود ما به فکر و مغز و اندیشه و دوست داشتن و لبخند و عشق بپردازیم فقط یه قلمشو میگم : اون دیسیپلین و نظم و خوش لباسی رو نمیزدیم زیرش و به شلختگی و بینظمی و تنبلی و کثیفی سر و مو و جونمون زیر مقنعه و مانتو و ازین چیزا رو بیاریم!!! دیگه لطفن ادامه نده چون مجبور میشم ... آخه بابام جان مگه ندیدی یا حداقل نشنیدی که ما بیست سی سال پیش با لقد محکم زدیم زیر تخمای آزادی و اونو رموندیمو پروندیم ...
اِ اِ ... اِ نگو ترو خدا آبجی میدونم اینارو از روی دلسوزی میگی ولی آخه تکون خوردن دم یه ماهی کوچولو ته اقیانوس اطلس هم روی کل جهان اثر میزاره ... مگه نه؟
ننوشتن به از نوشتن خاصه در پاییز (کار قبلی)
قدم زدن در نسیم و همراهی با برگها ... (کار جدید)
ای برگهایی که ریختن آغاز کردهاید فریادزدن نمیخواهد میفهممتان زندگی دراین هیبت برایتان کافی بوده است خود را به نسیم بسپارید
مخاطب خاص : وبلاگت را در نسیم، چون برگی رقصان به پاییز هدیه کردی و من دیدم رد پاهایش را روی چهرهات ... درخت وجودت سبز باشد برگها دوباره خواهند رویید
سلام وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
ورود 13- ممنوع
http://www.clickwoman.blogsky.com
http://www.superbank.blogsky.com
بانک سوپر
سلام پیمان عزیز
آنچه نوشتی وصف حالمان بود در سی سال گذشته وخدا به دادمان برسد اگر که این سی سال به چهل و پنجاه و .....صد برسد.
بعضی چیزها هم خوب از ماست که بر ماست .
موفق باشی.
درود بر شما
آرزو می کنم وصف حال بعدیمون به تلخی نزنه
امیدوارم یبارم که شده از ما بر ما شیرینی حاصل بشه
شاد باشی
نکنید آقاجان، نکنید!
-اینقدر استرس وارد نکنید. هنوز کلی روز مانده تا پائیز.
-و با اینکه از سر به بالا صحبت نشود هم خیلی موافقم! چون حرف بدون عمل تقریباً همان کشک است. ( البته دیگران این را می گویند. راست و دروغش با خودشان)
من نمی گم پاییزه اومده وقتی صدای پاش میاد ...
تا بار واژه پاییز ترا چه باشد و بهر ملکه چه مقبول افتد، هر فصلی زیبایی های خودشو داره و پاییز شاید مثل در سراشیبی افتادن کابین شما از اوج ترن هوایی شهر بازی باشه Rolle coaster) یه همچین چیزی)
عسل عزیز منظورت، از گردن به بالاست دیگه نه؟ والا از سر به بالا که دیگه جایی نیست که حرفی داشته باشه بانو
* شخصیت آبجی قصه، سمبل کامنتهای زیادیه که هیچوقت پابلیک نمیشه ( درحالیکه همه اونها آدم های واقع بینی هستن و دارن صادقانه می گن ) اما میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
عمل کردن ما اثراتش به همون اندازه دم ماهی ته اقیانوسه، اینش مهم نیست چون هرکسی تابع باورهای خودشه اما این واقعیت چیزی نیست که ما بتونیم نقش اثربخشی درش داشته باشیم
نمی شه از رودخونه ای که کرگدنها ازش رد می شن و همیشه گل آلودش می کنن یه ماهی بگه چون من نقش ندارم پس دوست دارم آب و کف رودخونه با شن و ماسه هاشو شفاف ببینم، نه! عزیز آب که گلی شد جای شفاف معنا نداره اما ...
بگذار و بگذر ازین اینهمه، خوشحالم که همسفرانی چون ترو هنوز دارم دوست گرامی و نازنین
شاد باش و دیر زی