خیلی گرونه!

 

قیمت یک آدم مستقل چنداست؟

مستقل به مفهوم الینه نشدن! مسخ اینهمه ظواهر بی‌محتوا نگشتن(خب یعنی‌چی؟) مستقل به معنی روی پای خود ایستادن، یعنی باگت به نرخ روز نخوردن! ( زبان‌زدها به روز نیستند والا نان تازه را باید به قیمت تازه‌گیش خریددیگر  مگه‌نه ؟)

مستقل یعنی زیر بار حرفهای احمقانه نرفتن، یعنی زیر پا نگذاردن حقی برای مثلن ملاحظه‌کردن کسی، راستی برای ملاحظه کاری چرا از حق و سهم خود مایه نمی‌گذارند؟

مستقل یعنی برای زندگی برنامه داشتن و قبل از هرکسی وامدار خود بودن و اگر توانش بود برای زندگی کسی که از تو کمک می‌خواهد نیز.

مستقل شاید کمی مزه‌ی کله‌شقی هم می‌دهد، شاید، اما این به مفهوم کله‌خری نیست.

مستقل اما به معنی کمک نگرفتن از دیگران وقتی از تمام توانت استفاده کرده‌ای هم نیست، همینطور پافشاری احمقانه در رد کردن همفکری، دلسوزی، یاری رساندن و همراهی کسی که ترا دوست دارد (اغلب بدون هیچ پیش و پس شرطی) نیست.

مستقل یعنی ابتدا وجود خودت را تثبیت کنی، تو هستی و برای بودنت آویزان نمی‌شوی اما باز به این معنا نیست که اگر فراتر از نیروی خود به نیرویی نیازمند شدی تا کاری انجام پذیرد دماقت را بالا بگیری!

اما ظریفترین نکته‌ای که آدم مستقل از غیرمستقل را جدا می‌کند استقلال نظر است،‌کسی که برای هرچیزی نظر ویژه‌ای دارد حتی برای تکرارها، ایده‌مند است و گاهی ایده‌هایش حیرت‌انگیز! می دانید چرا چون زاویه نگاهش تکراری نیست و همیشه از همان دریچه‌ای که دیگران نگاه می‌کنند، نگاه نمی‌کند.

استقلال نظر به معنی مخالفت با نظر گروه و اکثریت نیست بلکه در عین تابع بودن، اگر اشکال و نقصی در رویه باشد از گفتنش ابا ندارد و اگر بتواند خواستار اصلاح و تغییر است. مستقل، نظرش را اگر فرصت دهند! بیان می‌کند حتی اگر ازآن استفاده نکنند.

مستقل خودرای نیست و درگروه، عناد و لجبازی نمی‌کند بلکه تلاش می‌کند تا با ایده‌ی جدیدش که گران هم نیست و ضریب خطایش کمتر است راه بهتری برای همه ازجمله خود بگشاید و همینطور طراوت و تازگی بیافریند.

مستقل پسر خوبی است و دست از پا خطا نمی‌کند! اما جرات ریسکش اگر لازم باشد تا صددرصد بالا می‌رود (و اینجاست که گاهی مزه سوخته‌ی کله‌شقی می‌دهد  )

مستقل دختر نازی است که خیلی هم با وقاراست اما اگر لازم شود زهره‌ی‌ مردان را می‌ترکاند هنگامی که با نهایت دقت، کار مخاطره‌آمیزی را با خونسردی تمام به سرانجام می‌رساند‌.

مستقل باری به هرجهت نیست اما مته لای خشاش هم نمی‌گذارد.

مستقل << من می‌دونم گالیور موفق نمی‌شه >> نیست.

مستقل آدم خوش مشربی‌است خندان که خنده‌هایش را مثل گل، شاخه به شاخه در محفل حضورش می‌کارد تا گلستان ببار آید حتی اگر کودکان کودنی گلهایش را پرپر کنند، راستی کودنی سخت تر است یا تیزهوشی؟

مستقل منزوی نیست. اما گاهی گوشه‌گیریش دل عالمی را کباب می‌کند.

مستقل صفتی است که آدمش، خستگی را کلافه می‌کندگاهی.

اما به جان هرچی مرده گاهی حرص دیگران را تا بی‌نهایت درمی‌آورد که اگر گیرش بیاورند قیمه‌ی جا افتاده‌ای می‌شود!

مستقل فولادی است که باکوبیدن، تجربه‌هایش بالا میرود هرچند صدایش درآید.

حال قیمت یک آدم مستقل چند است؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
عسل بانو دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:47 ب.ظ

من می دونم گالیور، یک همچین آدمی اصلا پیدا نمی شه کی بخوای بخری!
اگر هم پیدا کردی، یک ندا بده که من بیام باهاش یک عکس یادگاری بگیرم چون اگر کل حسابم رو هم خالی کنم فکر نکنم وسعم به خریدش برسه.
گالیور من می دونم

نه فلرتیشیا اینقدرام دُم دنیارو کوتاه نبریدن ، درسته که خیلی گرونه اما گیر میاد فقط اشکالش اینه که آفتاب و مهتاب ندیده!
خیلی کمه اما پیدا میشه

مرجان پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:56 ق.ظ http://kavir-semnan.blogsky.com/

مستقل پیدا میشه اما مهمترین نکته اى که اینجا بود همون تیژوشى بود. شاید حرفام بوى خودخواهى بده اما واقعا یک آدم مستقل صد در صد هوش بالایى داره و این چیزیه که آخرش میکوبش به زمین، آدمهاى کودن به مراتب راحت تر از یک آدم باهوش زندگى میکنند، و همیشه بهترین حربه براى مخفى کردن بلاهت و کودنى خودشون خرد کردن و رژه رفتن روى اعصاب آدمهاى مستقل تر و شاید شاید موفقتر ( حد اقل با معیارهاى ظاهرى موفقیت، منهاى درون و باطن زندگى) هستش. نمیدونم پیمان تا به حال بارها و بارها خواستم همرنگ بقیه بشم، به نظرات بقیه احترام بذارم، اگه چیزى از نظر اونها قباحت داره براى منهم قبیح بشه،حتى کمى مثل اکثریت اجتماع تظاهر کنم و به بقیه بگم بله بله شما راست میگین حتى اگه نظر مخالف داشتم، اما به این نتیجه رسیدم که فقط خودم رو دارم سقوط میدم به درجه حماقت کسانیکه اصلا قبولشون ندارم.

در کل میخوام اگه آدم مستقل هم پیدا بشه قبل از اینکه به قیمت گذارى برسه میکوبندش و خردش میکنند که کلا از قیمت و ارزش بیفته
شاد باشى

آدم‌های باهوش در زندگی معمولی جای چندانی ندارن، زندگی روزمره مال کسانیه که از هوش متوسط و عمومن رو به پایین برخوردارن، من نمی دونم دقیقن دلیل این چیه اما شاید یکیش اینه که زندگی روزمره چیز زیادی برای آدم‌های باهوش نداره و جذابیتش برای دلبستگی خیلی کمه.
بواسطه اینکه دنیا اساسن برای آدم های باهوش طراحی نشده عدم تطبیق و ناهماهنگی با اونهم ناگزیر خواهد بود، یکی از بزرگترین تلف کنندگان انرژی همین دوروبریامون هستن، سرو کله زدن با آدم‌هایی که بر همین اساس ترو درک نمی‌کنن، نه اونا می‌تونن کمی با تو تندتر بیان و نه تو می‌تونی پابه پای اونا حلزون بشی، اگر بمونی ازخودت بدت میاد و اگر اونارو بذاری و بری ترو متهم می‌کنن، و راه سوم حرص خوردنه! کاری که خیلی‌ها ندونسته بهش تن می‌دن

می‌دونی مرجان با وجود این واقعیت، رازی هست که دراین دنیای کم هوش می‌تونه بداد برسه هرچند این راز انرژی و حوصله زیادی می‌بره اما می‌تونه آدم‌باهوشارو از تنگناهای زیادی عبور بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد