طبیعت

 

شاید آرزوی پرواز برای یک مرغ به همان اندازه دست‌یافتنی است که آرزوی زندگی در میان آدمیان برای یک عقاب

اما آیا هرگز هیچ مرغی به پرواز فکر می‌کند؟

یا هیچ عقابی‌ چنین اندیشه‌ای دارد؟

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سپیدار یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:42 ق.ظ

؟

سپید؟!!! من سوال کردم تو هر برداشتی که به ذهنت می‌رسه و هر تحلیلی که دوست داری بکن

سپیدار یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ب.ظ

از هر طرف که به این جمله نگاه کنیم بازم (؟) بالای سرمون روشنه!
از خودمون خجالت بکشیم چون با اینکه توانش رو داریم اما حوصله ی اندیشیدن نداریم.
به خودمون ببالیم که اندیشه هامون رو می تونیم عملی کنیم.
شاید مرغ و عقاب این قصه، خیلی باهوشند که دست به کارهای خطرناک نمی زنند.
شاید هم خیلی گیجند که همیشه درگیر رسم و رسوماتشون می مونن و جلوتر نمی رن.
شاید چنین آرزویی اصلاً دست یافتنی نیست. مثل اینکه بخواهیم رئیس جمهور آمریکا شویم، در حالی که آنجا به دنیا نیامده ایم.
شاید ما نباید ندانسته برایشان نسخه بپیچیم . آخر ممکن است زندگی مرغ و عقاب هم به اندازه ی آدم ها پیچیده باشد.
شاید عاقل تر از ما هستند، چون کاری را می کنند که باید بکنند! و یک سر و هزار سودا ندارند.
شاید از زندگی فعلی شان راضی اند و طمع نمی کنند.
حالا مرغه نمی تونه پرواز کنه اما عقابه که بدون فکر و خواست خودش داره بین آدما زندگی می کنه... زندگی که چه عرض کنم، سروری می کنه.
شاید...
اصلاً بهتره من تحلیل نکنم. چون نه تنها مسئله ای روشن نمی شه بلکه کُلُهُم اجمعین می ره زیر سؤال!
اما از همه ی اینا گذشته من به گوینده ی این حرف مشکوکم! می دونی چرا؟ چون آدما حرف می زنن و پای مرغ و عقاب و مارمولک و جک و جونورا رو می کشن وسط تا آخرش به یه تحلیل انسانی واسه خودشون برسن. جونِ پیمان اصلاً تحلیلی در کار بود یا فقط یه فکر که اومد و رفت و ما رو انداختی لای این همه سؤال؟!

بازم باید بهت تبریک بگم میدونی چرا ؟

چون از فکرت استفاده می‌کنی، چون مغزتو عادت دادی که تحلیل کنه همونطور که از دست و پا و اعضای دیگه استفاده کردی از مغزتم داری کار می کشی این یعنی ارزش یه انسان و قابلیتش نسبت به کسی که مغزش تا پایان عمر صفرکیلومتر باقی می‌مونه

همه برداشت هات درست بود فقط من کمی بهش اضافه می کنم اما باز همه چی رو نمی گم تا اگه کسه دیگه ای الان یا بعدنا اومد اینو خوند بتونه برداشت خودشو بکنه

عقاب بین آدما زندگی نمی کنه اون از آدما گریزانه چون طبیعتش وحشی و آزاده هیچ عقابی رو کسی نمی تونه در شهر مثل کبوتر اهلی کنه اما اگه دقت کنی طبیعت مرغ، خونگی بودنشه شاید قبلن نبوده اما سرانجام اهلی شده درحالیکه عقاب نشده و نمی شه اما مرغ عمرن اگه بتونه پرواز کنه مگر درش جهش‌های ژنتیکی ایجاد کنن اما شاید یکی دیگه از منظور های من <برقراری نوعی عدالت در طبیعت بود> بعضی وقتا عنوان پست می تونه کمک کنه مرغ و عقاب رو طبیعت وجودشون سرجای خودشون نهاده و همینطور محیط زیست طبیعی عادلانه پرواز رو از مرغ گرفته و اهلی شدن رو از عقاب
در طبیعت بیشتر چیزا سرجای خودشون هستن البته نه همه بلکه بیشترش این نوعی عدالته که شاید نه مرغ ازش ناراضیه و نه عقاب (اما تمام این برداشت ها از دید ما انسانهاست شاید درون موجوادت این حس نباشه) من اینو نمی دونم تو می دونی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد